شیرین ترین لحظات عمر من
سلام یسری جان : امروز جمعه 24 خرداد سال 92 است و خوشحالم که با آغاز تعطیلات تابستانی ، فراغتم زیادتر می شود و بیشتر با تو خواهم بود . از امروز هر لحظه که تو را بخوانم اجابت می شوی و چه شیرین است کسی را که دوست دارم ، در هر زمان که طلب کنم در کنارم باشد و لحظاتم راملون کند . و خداوند بزرگ را شاکرم که تن بیمارت جان دوباره ای گرفته و چشمان بی فروغت تلالویی دیگر یافته است و برای یک پدر چه آرزویی قشنگ تر از این که سلامتی فرزندش را ببیند ؟ دختر نازنینم ؛ خوب می دانم بزرگ کردن یک کودک ، آدابی دارد که باید با آن بسازم و باید مدام یادم باشد که چه قدر زجر خواهم کشید تا...
نویسنده :
بابای یسری جان
5:49